۲۱ دلیلی که نباید به پرمشغله بودن خود افتخار کرد (بخش اول)

آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که همه تمرکز خود را به کارشان معطوف می‌کنند؟ اگر چنین است احتمالا دورنمای کاری هیئت مدیره را ترسیم کرده‌، محیط کاری خود را مرتب کرده‌‌ و اهداف کوتاه مدت و بلند مدت مناسبی را تعیین کرده‌اید. جلسات پشت سرهم دارید، ایده برنامه جانبی پیشبرد امور و مجموعه‌ای از ایده‌های جدید به ذهن شما خطور کرده است. شما با سرعت به پیش می‌روید!
متاسفانه، این تب‌وتاب همیشه دوام نمی‌آورد و در نهایت به بیراهه می‌رود و اگر انرژی کافی به آن نرسد، همه چیز از بین می‌رود! اما نباید این اتفاق برای شما بیفتد؛ در مقاله زیر، 21 راه جلوگیری از تاثیر زندگی پرمشغله بر روی اهداف شما را آورده‌ایم:

۱- هنگامی که پرمشغله‌اید، حضور ندارید.

زندگی متشکل از صدها هزار لحظه است؛ بعضی از این لحظات ما را به حرکت وا می‌دارند، بعضی دیگر ما را تغییر می‌دهند و بعضی ما را به عکس‌العمل وا می‌دارند؛ مشغله، تمامی این لحظات را از ما می‌گیرد. اما چاره چیست؟ تفاوت میان فرد «معتاد به کار» و «سخت‌کوش» را بدانید. فرد اول به دنبال این است که «مهم‌تر» به نظر برسد، در حالی که فرد دوم به دنبال «کار مهم» است. درک تفاوت میان این دو، می‌تواند به شما کمک کند در هر لحظه از زندگی خود کارهای بیشتری انجام دهید.

۲- هنگامی که مشغله دارید فرصت‌ها را از دست می‌دهید.

همه جا لبریز از فرصت است. این فرصت‌ها ممکن است در کافی‌شاپ، شبکه‌های اجتماعی و حتی ارتباطات دو طرفه ایجاد شوند. هنگامی که مشغله دارید اغلب این فرصت‌ها را از دست می‌دهید، زیرا این فرصت‌ها را تنها به عنوان گزینه‌هایی که حواس‌ شما را پرت‌ می‌کنند برمی‌شمارید و نه شانس‌هایی برای رشد و پیشرفت.

۳- هنگامی که مشغله دارید، مسیرحرکت برای پیشرفت را اشتباه می‌گیرید.

همگی می‌خواهیم با همه توانی که در اختیار داریم کار بیشتری انجام دهیم. متاسفانه، گمان می‌بریم مشغله، به معنای برداشتن گام‌های بلند است. «اصل پارِتو» نظریه دیگری را مطرح می‌کند که ارزش بررسی دارد: براساس این اصل، 80 درصد رخدادها از 20 درصد دلایل به‌ وجود می‌آیند! اگر می‌توانید به ماهیت آن 20 درصد (که در اینجا زمان است) پی ببرید و اعمال خود را بر اساس آن‌ها استوار نمایید، آن‌گاه آن 80 درصد (که در اینجا نتایج کارهای شما است) رشد کرده و سپس می‌توانید به قدرت توصیف‌ناپذیری دست یابید. این بدان معناست که زمان بیشتری را صرف کارهایی می‌کنید که شما را به سوی اهداف خود پیش می‌برند نه اینکه «کارهایی» باشند که صرفا فضاهای خالی را پر کنند.

4- هنگامی که مشغله دارید به کارهای خود به شکل صحیح اولویت نمی‌بخشید.

اولویت‌بندی کردن کارها، به معنای آن است که کارهای «ضروری» را از کارهایی که «بهتر است انجام شوند» مجزا کنیم. این امر باعث می‌شود در مسیر صحیح گام برداریم، اما هنگامی که مشغله داریم همه کارها به نحوی است که گویی باید انجام شوند در حالی‌که این‌گونه نیست. هنگامی که میان «آن چه اولویت دارد» و «بالعکس» تمایز قائل شوید، از زمان موجود به صورت بهینه استفاده می‌کنید و فرصت دارید کارهایی را که واقعا دوست دارید، با نظم بیشتری انجام دهید.

5- هنگامی که مشغله دارید برای مشکلات حقیقی بهانه‌تراشی می‌کنید.

هنگامی که مشغله دارید نمی‌توانید بر روی سایر مسائل زندگی تمرکز کنید. این امر می‌تواند سازنده اما ناسالم باشد. می‌توان از مسائل زندگی شخصی چشم پوشی کرد تا به حیطه کاری رخنه نکنند اما بدانید‌ نمی‌توان هنگامی که کارد به استخوان رسید به دنبال رفع مشکلات به‌وجود آمده در زندگی شخصی خود بود. پیش از رسیدن کارد به استخوان، جهت رفع مشکلات اقدام کنید.

۶- هنگامی که مشغله دارید بیشتر مستعد انجام چند کار به‌صورت هم‌زمان هستید (چیزی که مغز شما از آن نفرت دارد).

آیا هم‌زمان مشغول انجام چند کار هستید؟ شرط می‌بندم در یک روز خوب، بین ۶ تا ۹ کار را به طور هم‌زمان انجام می‌دهید. این امر به تنهایی تا 40 درصد به مغز آسیب می‌رساند. بازدهی‌ ایده‌آلی که بی‌صبرانه خواهان آن هستیم، هنگام انجام چندین کار هم‌زمان کاهش می‌یابد. این جریان کاری باید متوقف شود، اگرچه احساس خوبی دارید اما این کار برای شما بسیار مضر است. در مقابل، به دنبال جریان کاری متفاوتی باشید. انجام دادن کارها به صورت تک تک (یعنی انجام یک کار بدون وجود هرگونه عامل پرت‌کننده حواس) می‌تواند جایگزین خوبی باشد. ممکن است عادت کردن به این جریان کاری، اندکی زمان ببرد اما در بلند مدت، شما را شگفت‌زده خواهد کرد.

۷- هنگامی که مشغله دارید، رسیدگی به خود را فراموش می‌کنید.

«شما» از هر شرکتی که در آن مشغول فعالیت هستید مهم‌تر هستید. به منظور رشد و پرورش خود، حتما باید بیشتر تلاش کنید. اینترنت به کتابخانه جدیدی تبدیل شده است؛ سخنرانی‌های تد، درسنامه و هزاران دوره آموزشی دیگر برای بهره بردن وجود دارند. این فرایند نیز حتما نباید به صورت یادگیری «سنتی» باشد. اگر زمانی را صرف یک سرگرمی یا پروژه جانبی نمایید، این امر به شما کمک می‌کند در کار خود بهتر شوید. پیش از آنکه در جواب بگویید «وقت ندارم»، به این سوال توجه کنید: آیا امکان دارد رشد کنید، در حالی که دارید درجا می‌زنید؟

۸- هنگامی که مشغله دارید، هدف واضحی ندارید.

در حالت ایده‌آل، هنگامی که مشغله دارید که به قصد خاصی کار می‌کنید: شغل جدید، ترفیع مقام، رفاه اقتصادی یا تغییر ساده یک چیز، می‌توانند مقاصد شما باشند. به یاد آوردن «دلیل» مشغله می‌تواند مشکل باشد اما همین دلیل به احتمال زیاد مهم‌ترین عامل انگیزه‌بخش برای شماست.

۹- هنگامی که مشغله دارید «عشق به خود» و «مراقبت از خود» را فراموش می‌کنید.

عشق به خود باید یکی از مسائل اصلی در زندگی شما باشد؛ در واقع این موضوع باید بخشی از عامل کسب موفقیت باشد. سفر رفتن یا مرخصی گرفتن به معنای تنبلی یا سرباز زدن از مسئولیت‌ها نیست؛ این امر، بخشی از سالم ماندن کلی در ذهن، بدن و روح شماست.

۱۰- هنگامی که مشغله دارید، زمانی را برای «بیکاری» در نظر نمی‌گیرید.

موفق‌ترین افراد دنیا زمانی را برای «بیکاری» در نظر می‌گیرند. به عنوان مثال، برخی از مدیران عامل شرکت‌های بزرگ و موفق در سطح دنیا، بازه‌های زمانی خاصی را برای خود برنامه‌ریزی می‌کنند که در آن به فکر کردن، برنامه‌ریزی و تمرکز دوباره مشغول هستند. شما را دعوت می‌کنیم به شیوه‌هایی فکر کنید که در آن‌ها می‌توانید زمان خود را متوقف کنید. اگر برنامه خود را هم‌اکنون پر کرده‌اید، پس سعی کنید زودتر از خواب بیدار شوید و در شیوه زندگی خود تجدید نظر کنید.

در قسمت بعدی، باقی‌مانده موارد را با یکدیگر بررسی خواهیم کرد.